بعدی لطفاً

خب، این هم از این. بازی فوق‌لیسانس ادبیات هم تمام شد. یعنی در واقع تمام نشد، من حوصله‌ام سررفت، زدم زیر میز و آمدم بیرون. از همین امروز که نرفتم برای ترم جدید انتخاب‌واحد کنم، دیگر خودم را دانشجو نمی‌دانم. خلاص.

نظرات 9 + ارسال نظر
انجمن پارسیان یکشنبه 6 بهمن 1387 ساعت 12:44 http://www.parsianforum.com

سلام دوست عزیز
سایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.ما نیز فرومی
علمی ، تخصصی و عمومی، با نام انجمن پارسیان را برای تمام ایرانیان عزیز راه اندازی کردیم.
خوشحال می شویم به جمع دوستانه ما بپیوندید .
می توانید از مدیر کل سایت، مدیریت انجمنی را درخواست کنید.
مایه مباهات است دوستان و مدیران لایقی مانند شما در جمع ما باشند.
منتظر حضور سبز شما هستم. موفق باشید.
http://parsianforum.com

یه دوست دور اما نزدیک یکشنبه 6 بهمن 1387 ساعت 14:41

بی خیال پسر!!! برو درستو تمام کن. آرمان گرایی به درد دوران ما نمی خوره.

م.ب. یکشنبه 6 بهمن 1387 ساعت 15:34

عیب نداره همه چی توی این دنیا یه روز تموم میشه.

اما کاش از اول نمی رفتی. گرچه لازمه اش این بود که تکنیک جواب به سوال نپرسیده را بلد می بودی!

نفیسه یکشنبه 6 بهمن 1387 ساعت 20:25 http://preciousbabe65.blogfa.com

نوچ!‌ نشد. از دست رفتی هادی. از دست رفتی،‌ چه رفتنی!

حامد یکشنبه 6 بهمن 1387 ساعت 20:37 http://www.1god1love.blogfa.com

واقعا این تصمیمات تو منو متحیر می کنه.

پیشوا دوشنبه 7 بهمن 1387 ساعت 00:11 http://www.theday.blogfa.com

سیّد...
فقط میتونم برای تصمیمت احترام قایل باشم!یه اعترافی هم میکنم..چند روز بود تو این فکر بودم که میشه آدم خیلی راحت قید ارشدو بزنه! دیدم که میشه...موفق باشی.دوستت داریم با ارشد یا بی ارشد:) ببینیمتون

جواد سه‌شنبه 8 بهمن 1387 ساعت 13:34

خر نباشی گاو و نمی پرستی و این میشی که هستی!
اصلا هم تصمیاتت قابل احترام نیست پسر! بله من بی ادبم و خیلی هم به من ربط داره که تصمیم های غلطتت چقدر می تواند در مسایل دیگر اثر بگذارد و خرابشان کند و به اطرافیانت ضربه بزند.(ادای بچه های خوب رو دراوردم که خیلی به دوستوشون مثلا اهمیت می دن)
اوف خدایا متشکرم

حمید سه‌شنبه 8 بهمن 1387 ساعت 22:16

هادی دیوانه همه خودشونو جر میدن قبول شن
تو قبول میشیو نمیدونم چرا نمیری
بازم دیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییوانه!!
کاش تو همه چی دیوونه بودی چون اینجوری حداقل دیوونگی بهت می اومد!٬

اقبال جمعه 11 بهمن 1387 ساعت 07:48

سلام هادی مهربان
نکنه در کلاس عاشقی ثبت نام کردی
سید نکنه می خوای نقش آقای اصغری رو بازی کنی که هر روز به زبان می خواست انصراف دهد
شایدم می خوای رسالت خود تو در دوره ارشدم (مثه کارشناسی) ....یا نکنه منتظری ارشد علمی کاربردی

شایدم می خوای جهشی دکترا بگیری
در هر صورت آدمای بزرگ زندگیشون قصه های عجیب ُزیاد داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد