خوش‌خبر باشی ای نسیم شمال!

نسیم خوش‌خبر! از نور چشم من چه خبر؟
همیشه در سفر! از بوی پیرهن چه خبر؟ 

تو پیکی و همه پیغام عاشقان داری
از آن پری، گل قاصد! برای من چه خبر؟ 

به‌رغم خسرو از آن شهسوار شیرین‌کار
برای تیشه‌زنِ خسته -کوهکن- چه خبر؟ 

پرندگانِ پر و بالتان نبسته هنوز!
از آن‌سوی قفس، از باغ، از چمن چه خبر؟
... 

حسین منزوی

نظرات 4 + ارسال نظر
بهنام ص ن جمعه 9 اسفند 1387 ساعت 20:57 http://cafevatan.blogfa.com

به سید هادی شاد و شنگول نمیاد اینقدر اهل شعر و شاعری باشه . التماس دعا حاجی !!!

م.ب. یکشنبه 11 اسفند 1387 ساعت 12:11

والا خبری نیست فقط جای شما خالیه که امیدوارم به زودی زود دیدارها تازه گردد و ملالها برطرف شود. اونم بد نیست سلام میرسونه سراغتو میگیره گاااااااااهی وقتا. میگفت هادی چندوقته یاد من نمیکنه و بی وفا شده و (با صدای آروم: میخواد شوهر کنه)...

همه چیز فعلا خوب و خوشه داریم از زندگی لذت میبریم به لطف خدا.
از اینهمه رحمتی که در هستی جاریه یه مقدار کوچیکش به ما میرسه که از سرمون هم زیادیه.

مهرآوه دوشنبه 12 اسفند 1387 ساعت 14:42

سلام
خوبی ؟
ای صاحب فال خبرای خوب دارم تا چند روز دیگر خبر خوبی بهت می رسه . ای صاحب فال به زودی sms دریافت میکنی و تو و بقیه به ناهاری دعوت می شوین و تو هدیه ارزشمندی همراه خود می بری . به خدا توکل کن که با یاد خدا دلها ارام می شود

یه دوست دور اما نزدیک شنبه 17 اسفند 1387 ساعت 18:00

گاهی فکر می کنم، زندگی کردن با آدم هایی از دسته من و تو که در طول روز ساعتی شاد و سرحالند و دمی دیگه، غمگین هستن و سکوت می کنن کار سختیه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد