یا «چگونه یاد گرفتم نگرانی را کنار بگذارم و در ۲۴۵ کلمه یک ماجرای شخصی بهدردنخور را برای دیگران تعریف کنم»
از سربند قطع اساماسها در جریان انتخابات، موبایل من با یک مشکل مسخره مواجه شده بود: از در خانه که وارد میشدم، آنتنش بهکلی میرفت و پا که از خانه بیرون میگذاشتم، برمیگشت. تفسیر عرفانیاش البته این میشود که بنا نبوده من در خانه بمانم و این نشانهای بوده از سوی الههی جنبش سبز تا بدانم که باید هرچه بیشتر بیرون از خانه بمانم. اما خب، بههرحال چارهای نبود و مجبور بودم شبها را برگردم خانه و آنوقت بود که «غم بیسیگنالی میکشت ما را!» اوایل فقط با این فکروخیال غصه میخوردم که الآن هزار نفر میخواهند بهم زنگ بزنند و نمیتوانند؛ ولی بعد که قضیه طولانی شد، گفتم بگذار امتحان کنم ببینم هیچ نقطهی مخابراتیای توی خانه پیدا میشود یا نه. گشتم و گشتم و کاشفبهعملآمد که روی دیوار حیاط، گاهگداری سیگنالی میآید و میرود. از آن به بعد، تا میآمدم خانه، گوشی را میگذاشتم آنجا و هر چند ساعت یکبار بهش سرمیزدم که ببینم کسی، اساماسی زنگی چیزی بهم زده یا نه. بماند که معمولاً دستخالی برمیگشتم، اما خب، یکجور ذوقوشوق شیرینی داشت که بامزه بود.
حدود چهلپنجاهروزی وضع همین بود، تا اینکه بالاخره امشب که برگشتم خانه، دیدم آنتن موبایل دوباره پر شده و لازم نیست بگذارمش توی حیاط. اولش خوشحال شدم، اما بعد یادم آمد که حالا دیگر از آن انتظار و امیدِ خوشمزه هم خبری نیست؛ چون گوشی بغل دستم است و هروقت زنگی چیزی بزند، صدایش را میشنوم. حیف شد واقعاً؛ داشتم کمکم با مفهوم والای انتظار آشنا میشدم!
این نتیجه کامنت طولانی ای است که نوشتم و پاک کردم:
اتفاقا نکته مهم این پست همان شخصی بودن و بدرد نخور بودن آن است. باحال بود.
به نظر من این پستا گاهی خیلی خوشمزه تر از اون جمله هاییه که آدم هی اینور اونورشون میکنه که جفت و جور شن تا به دل خودت و بقیه بشینه.الان این که گفتی چیزیه که هممون خیلی چشیدیم و وقتی که یکی بگه قشنگ حسش می کنیم و واسون تداعی میشه و لذت داره. انتظار تلخیه شیرینی داره که شاید در نوع خودش بی نظیره و هممون خوب حسش کردیم...امیدم را مگیر از من خدایا واقعا!!!!!!!!!!!!!
بندازید دور این دستگاه های خز و خیل رو بابا.
این همه راه دیگه برای {برقراری ارتباط} هست ما خودمون رو چسبوندیم به آسون ترینشون که آبکی تر و بی مزه تر از همه هم هست؟
به نظرتون منظور نفیسه کدوممون بود؟
یعنی من
باورم نمیشه؟
چه لینکهای پرباری.
یه بار رفتیم بروجرد ها! ببین چقد شلوغ کردی!!!
خدای من ! یعنی می شه باور کرد ! یعنی الان همیشه در دسترسی ! چقدر برای این پیغام های موبایل ناسزا برایت پرتاب نکردم !!! شرمنده !