...

... می‌دانم که شبی تاریک در پی است/ و من به چراغ نامت محتاجم

نظرات 10 + ارسال نظر
م.ب. یکشنبه 13 دی 1388 ساعت 17:24

شاید این پنج شنبه بیاید، شاید...

نفیسه یکشنبه 13 دی 1388 ساعت 20:25 http://preciousbabe65.blogfa.com

:) قشنگی به خدا.
قابل توجه اونهایی که هنوز پیام عکس رو نگرفته اند: این آقاهه رو دارید؟ ایشون تورشون رو پرت کرده اند تو دریا و منتظرند که ماهی ها بیاند توش. حالا هر نوع ماهی بود دیگه. چه میدونم قزل آلا،‌شیر ماهی،‌ ماهی سفید... فقط باید خوردنی باشه و احمق باشه که بیاد بیافته توی تور که [تور] زده بشه. اونوقت هم که معلومه که چه بلایی بر سر ماهی های تور زده شده میاد دیگه!

صدرا دوشنبه 14 دی 1388 ساعت 12:30 http://namaandan.blogspot.com

گفتگویی بود با نون.الف کارشناس به تور نخوردگی در تهران!

نفیسه دوشنبه 14 دی 1388 ساعت 21:23 http://preciousbabe65.blogfa.com

{با لحن فرناز قاضی زاده بخون} ممنونم صدرا. حالا جواد اینجاست که اخبار ورزشی رو برامون بگه. سلام جواد از دنیای ورزش چه خبر؟

جواد سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 13:29

حالا چت شده نفیسه خبرنگار ورزشی بی بی سی بی عرضه ترین خبرنگاری هست که تا حالا تو عمرم دیدم. بعدم من اصلا علاقه ای به ورزش ندارم این نشون می ده که شما درست فکر نمی کنید و در حال اشتباه هستید!
گفتگوی مهدی پرپنچی رو شنیدیدبا مسیح علی نزاد در لندن

م.ب. سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 14:44

آقایان حیدریان و چاوشی

هیچ میدونید خیلی عوضی و نامرد و امثالهم هستین؟

بابا یه زنگی٬ اسمسی٬ میثقالی٬ ایمیلی٬ چیزی بزنید بدونیم زنده اید اقلا!

الهی در بی عشقی کامل بمیرین!

صدرا سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 15:51 http://namaandan.blogspot.com

بابا این م.ب کیه؟؟ چرا اینقد پرته از دنیا! وسط جنگ میثقال طلب می کنه.
آیا شکاف در عرصه داخلی این حضرات که روز به روز گسترده تر می شود گسترده تر می شود؟
کسری ناجی، موزه ملی بریتانیا، لندن، بی بی سی :)

م.ب. چهارشنبه 16 دی 1388 ساعت 13:55

صدراله وای بحالت

مهرآوه شنبه 19 دی 1388 ساعت 19:13

سلام به همگی
اینجا می شه بقیه هم پیدا کرد
من حوصله ام سر رفته
نه به اون موقع ها هرروز بیرون و مراسم چای و تولد و کوه و دشت و دامن و به هر دلیلی مخصوصا بی دلیل دوره هم جمع می شدیم چرت و پرت می گفتیم ( وسطش حرفای جدی هم می زدیم) :)
نه به حالا یک هفته که فقط می رم پرواز می ایم خونه . اگه بگم خیابان و پارک رستوران و ... یادم رفته باور نمی کنین. این سرویس کارم هم فقط مسیر رسالت حکیم ستاری بلده. خونه های اونجا هم از حفظم . بابا این هم نالیدم که برا شاد کردن روح زری ( خاله) یک کاری کنین. داره افسرده می شه

م.ب. چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 18:44

چه عجیب زدی تو خط هوم سیک بازی؟

حالا کسی واست دعوتنامه نفرستاده شروع کنی مقدمه چیدن!

شوخی کردم بابا پانشی سر رو کم کنی هم شده بری خارج! به حرف "دلت" گوش کن.... ایش!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد