میآیی و چون چاقویی، روزم را به دو نیم میکنینیمی بهارِ هلهلهزن؛ توفانهای سرخوشنیمی که نیامده بودی هنوزو بوی نانِ کپکزده را میدهد.
خوش به حال کسی که حضورش اینقدر موثر و خواستنی است.
فریادی ودیگر هیچ چرا که امید آنچنان توانا نیست که پابرسریاس بتواند نهاد
قال منصور : امدنت به زندگیم مبارکه مبارکهههههههههه
هادی کار خوبی بودایاد این کار حسن بهرامی افتادم:این چاقو دارد توی جیبم بلند می شوداین چاقو خواب زن جان دیده است!
خوش به حال کسی که حضورش اینقدر موثر و خواستنی است.
فریادی ودیگر هیچ چرا که امید آنچنان توانا نیست که پابرسریاس بتواند نهاد
قال منصور : امدنت به زندگیم مبارکه مبارکهههههههههه
هادی کار خوبی بودا
یاد این کار حسن بهرامی افتادم:
این چاقو
دارد توی جیبم بلند می شود
این چاقو
خواب زن جان دیده است!