از حسرت‌ها

منشی تحریریه‌مان چند روز قبل رفت. رفت که برود آمریکا پیش شوهرش. تقریباً دو ماه قبل ازدواج کرده‌اند. خیلی ناگهانی، یک‌روز نیامد سرِ کار و وقتی پرسیدیم کجاست، گفتند امروز عروسی‌ش بوده. بعد کاشف به‌عمل‌آمد که ازدواج دومش هم هست و سه-چهار سال قبل یک ازدواج ناموفق داشته. داماد جدید یک مهندسِ ایرانی خوش‌تیپِ مقیمِ آمریکاست.

به هر که می‌گویم، می‌پرسد: «خوشگل بود؟» جواب طبعاً مثبت است. از وقتی رفته، چند بار به این فکر افتاده‌ام که «ای بابا! دختر خوشگل هم نشدیم که یکی بیاید بگیرد از این مملکت ببردمان.» اما هر بار ادامه‌ی رشته‌ی افکارم می‌رسد به دخترهای خوشگل بی‌شماری که می‌شناسم و هیچ‌کس نیامده بگیرد ببردشان. به اینجا که می‌رسم، نتیجه می‌گیرم که نه، حتی دختر خوشگل بودن هم کافی نیست. به‌خصوص برای من، که اگر دختر بودم و خوشگل بودم، چه‌بسا الآن سومین بچه‌ام را حامله می‌بودم. مگر آقاجون می‌گذاشت من از هجده‌سالگی و دیپلم رد شوم؟ همان موقع می‌دادم به یک آیت‌الله‌زاده‌ای-چیزی و تا حالا چربی‌های باسن و شکمم آن‌قدر شده بود که از ضرب‌المثل «زن باید خوشگل باشه، سفید و کمی چاق» هم جلو زده بودم.

نه، دختر خوشگل بودن چاره‌ی کار من نیست. بهتر است بروم دنبال یک حسرت دیگر.

نظرات 7 + ارسال نظر
علی یزدی شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 18:14 http://1dastkhat.mihanblog.com/

سلام
نه بابا کلی خوشگلی :)

نگار شنبه 20 شهریور 1389 ساعت 20:57 http://www.20img.com

سلام خوبی
وبلاگ قشنگی داری
ولی هیفه عکسات رو کپی کردی از جای دیگه - مثل من بیا تو سایت
www.20img.com
اپلودش کن بعد با لینک خودت بزار تو وبلاگت خیلی تاثثیر داره تو حرفه ای شدن وبلاگت
موفق باشی گلم

عاطفه خانوم یکشنبه 21 شهریور 1389 ساعت 00:42 http://atefekhanom.blogspot.com/

سلام.
اما خدارو شکر این پنج شش سالی که پدر دوم ما شده ای، هیچ هم بمان گیر ندادی که برویم شوهر کنیم و این ها. نکند حسرتت پدرانه است و منظورت از دخترهای خوشکلی که هیچ کس . . . ماییم؟ هوم؟

ماهی خانوم یکشنبه 21 شهریور 1389 ساعت 09:40 http://mahykhanoom.blogfa.com

من نمی دونم تو چرا همش دلت میخاد دختر باشی؟

جواد یکشنبه 21 شهریور 1389 ساعت 16:23

هادی اینجاشو دوست تر دارم که؛ چه‌بسا الآن سومین بچه‌ام را حامله می‌بودم؛
راست نمی گی ما با گاو رفته ایم برادر

م.ب. دوشنبه 22 شهریور 1389 ساعت 09:05

اه اه تصور کن هادی با سه تا بچه، سفید و کمی چاق!
شوهرت هم که کچل و بد اخلاق! چه شود...

م.ب. پنج‌شنبه 1 مهر 1389 ساعت 21:35

مرض.اگه دیگه بهت سر زدم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد