کشف تازهام این است: فقر ِ لذت.
این احتمالاً یکی از دلایل ِ خالی بودن زندگیام است. در چند روز گذشته، مرتب فکر میکردم که «از زندگیام چه میخواهم؟» به نتیجهای نرسیدم. یعنی هرچه فکر کردم، جز اینکه بهطور کلی دلم بخواهد بهم خوش بگذرد، چیز دیگری به ذهنم نرسید. حتی نمیدانم که چهجور خوشگذشتنی را بیشتر دوست دارم. یک مفهوم کلیای دارم به نام لذت، و نمیدانم چطور میشود بهش دست پیدا کرد.
امشب حدس زدم شاید یکی از دلایلش فقر ِ لذت باشد. «فقر ِ مزمن ِ لذت.» یعنی از بس از کودکی کمبود لذت داشتهام، هنوز نمیدانم دقیقاً چی بهم لذت میدهد. از طرف دیگر، بهشدت تشنهی لذت و خوشیام. آنقدر که نمیتوانم دنبال ِ چیزی جز آن باشم. بعد، گمانم این باعث شده به هر دستاویز کوچکی برای ایجاد خوشی متوسل شوم. و این باعث شده اغلب به خوشیهای کوچک و در دسترس -و حقیر؟- اکتفا کنم؛ بسکه ندید پدیدم و صبر ندارم برای عمیقتر کردنش. و شاید همین باعث شده چیزی که ارزش ِ «دنبالش بودن» داشته باشد، برایم شکل نگیرد. آرزوهایم کوچک شدهاند و خواستهی بلندمدتی ندارم که بخواهم برنامهریزی ِ زندگی را به سمتش هدایت کنم.
مطمئن نیستم این کشف درست باشد؛ شاید تنها یک تصویر بدبینانه باشد، در کنار تصاویر منفی دیگری که از دوران کودکی و نوجوانیام دارم. اما بههرحال یک نظریه است. نظریهای که فعلاً دلیلی برای ردّش ندارم.
هفشده سال پیش یه خانومی نوشته بود:
پسرا چشماشون میخواد در بیاد وقتی میبینن به یه پسر دیگه داره بیشتر خوش میگذره.
البته من بیشتر معتقدم به اینکه آدما اغلب اینجورین و ربطی به پسر و دخترش نداره.
به نظر نگارنده، اگر موضوعی توجه انسان را -به اندازه مافی- به خودش جلب کند، انسان به سمتش کشیده خواهد شد. آدروایز نتیجه گرفته خواهد شد که انسان مجلوب نشده است به زرت قاطع.
خاستم از این تریبون استفاده کنم و برای راه اندازی ستون حاصل گردش های اینترنتی تشکر کنم، حالا که گودر مرده خوبه. البته طبق محاسبات من 70 درصدشون فیلتراسیون هستن. بعله
به روش کیهان و خوانندگان، باید بگم که صدرا جان اینجا از سالی که بابای شما مدیر بانک ملی قلهک بود ستون داشت، ولی بعلت گودر مرحوم، جایش را داد به اون. حالا باز راه اندازی شده جهت اطلاعتون. اوم.
جم کنید یه سینمایی برنامه ای چیزی بریزید خاک عالم بر سر بی عرضت-م-ون کنن!
موضوع پیچیده ای است لذت. من فکر نمی کنم در این زمینه فقری داشته باشم اما زندگی منم از آنچه که میخواهم خالی است. البته باید دید تعریف از لذت یعنی چه؟ چه نوع و یا چه جور لذتی. اما یه چیز واضحه ما کلا آدمای فقیری هستیم حالا از هر لحاظ... این کامنت 29 روز بعد از انتشار فقر و لذت نوشته شده است